در مورد امام زمان علیه السلام

نصیب ما شد پریشانی ، شدم همچون تو بیابانی ...

در مورد امام زمان علیه السلام

نصیب ما شد پریشانی ، شدم همچون تو بیابانی ...

یادی از امام عصر علیه السلام

نبوده نام تو در لا به لای اشعارم

که توبه میکنم امشب برای اشعارم

 

اجازه میدهی آقا که شاعرت باشم؟

میان جاده ی شعرم مسافرت باشم؟

 

اجازه هست برای تو درد دل بکنم

و با دو چشم خودم ابر را خجل بکنم؟

 

بگویم از خودم از این همه پشیمانی

اگر چه قصه ی من را تو خوب میدانی

 

چقدر توبه شکستم،چقدر بد شده ام

چقدر ساده از ایمان خویش رد شده ام

 

میان همهمه ی روزگار گم شده ام

درون پیله ی خود در حصار گم شده ام

 

اگرچه نوکر خوبی برایتان نشدم

و در حریم ولای تو پاسبان نشدم

 

هنوز هم که هنوزست دوستت دارم

و بی تو از همه ی زندگیم بیزارم

 ***

شما تمام تقاضای این جهان هستی

و ماه گم شده ی هفت آسمان هستی

 

جهان بدون شما واژه ی قشنگی نیست

و کعبه بی تو بجز یک نماد سنگی نیست

 

 ***

اگر شبیه، به یک کودک گدا شده ام

خوشم گدای در خانه ی شما شده ام


گدایی در این خانه پادشاهی ماست

و این ورای تمام کلام و فلسفه هاست


 ببخش بعد گناه آمدم به سوی شما

اجازه هست که باشم دخیل کوی شما؟

 

دوبار منتظر آب و دانه ام ارباب

که من کبوتر بی آشیانه ام ارباب


شاعر : سید میلاد میرجلالی
http://mirjalali.ir

نظرات  (۱)

۱۵ دی ۹۳ ، ۱۳:۴۴ محب المهدی
عجب شعری!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی